مدتهاست به دلم سری نزدم
و این صفحه مدتهاست که خالی است
مثل ذهن من ... و مثل اسمش!
چقدر دلم می خواست می توانستم حرف دلم را راحت بگویم و همه روزهای گذشته را از ذهن بیمارم پاک کنم
دلم می خواست به آنها که از حماقتم رنجیدند بگویم که چقدر پشیمانم
و دلم می خواست هر اشتباه بچگانه ای را هزار بار تکرار نکنم...
کاش می فهمیدم امتحان خدا کی تمام می شود!؟